سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم ربالحکیم

چند روز پیش سری به نمایشگاه کتاب میدان انقلاب (جهاد سابق و شهرداری سابقتر) زدم  جالبه تو این نمایشگاه به اصلاح فرهنگی هیچ کتاب مناسبی از کار محلی نبود یه جورای دلم گرفت چرا آخه باید اینطور باشه ولی یه خبر خوب این که اگرواران تجدید چاپ شده  علاقه مندان به شهر محلی می تونن تهیه اش کنند

این یه مساله ، مساله دیگه اینکه چند روز پیش تکون ردیف خوردم و کسی یه سورپرایز بهم هدیه داد  همیشه سعی کردم خودم رو برای این لحظات اماده کنم ولی همیشه چیزهای برای غافلگیری خدا برام داره به هر حال

به این دو مناسبت شعر زیر رو داشته باشید

 

تو باغ خانه ی دلم گلا دیه وا نمی شن

در باغ خنه ی دل من گلها دیگر شکوفا نمی شوند

دیه او دور و ورا بلبلا پیدا نمی شن

دیگر در اون اطراف هیچ بلبلی پیدا نخواهد شد

رو چنار تو باغچه کوچیکه گی اولای حیاط

ب روی چنار  باغچه کوچک طرف دیگر حیاط 

دو سه تا غلاغ نشستن دیه هی پا نمیشن

چند تا کلاغ نشستن و هرگز بلند نخواهند شد

تو بهار منی اینو خودتم خوب میدانی

تو بهار منی اینرا خودت هم خوب آگاهی

که اگه بهار نیاد گلا شکوفا نمیشن

که اگر بهار نرسد هیچ گلی شکوفه نخواهد زد

اقده دردای مَ زیادن اَ دوری تو

انقدر درد من بسیار است از دوری تو  

که تو ئی دنیا به ئی بزرگی جا نمیشن

در این دنیا به این بزرگی جا نخواهند شد

گره کوره اقده به کارم اناخته غمت

گره های باز نشدنی آنقدر در کارم انداخته غم تو

که با انگشت کسی غیرِ خودت وا نمیشن

که با انگشت کسی بغیر از خود تو باز نخواهد شد

تو اگه صد تا دیه خاطر خا پیدا بکنی

تو اگر صد تا دیگر عاشق پیدا کنی  

همشان رو هم به یی تال مو ایمانمیشن

 


+ نوشته شده در  جمعه 89/3/14ساعت  10:20 عصر  توسط komail  |  نظر

بسم ربالحکیم

چند روزه داشتم بر روی طرح آکادمی هنرهای رزمی فکر می کردم که احساس می کنم شهر ما بهش احتیاج داره یکی از نکته های جالب در شهر ما اینه که کلا روحیه مبارزه و مبارزه طلبی جزئی از خون ماست خوب چرا از این روحیه به نفع کشور و ورزش کشور استفاده نشود؟

خوب قضیه این آکادمی چیه نظر من اینه که در یک محیط فضای همچون دهکده المپیک با معماری آمیخته از معماری شرق دور و معماری سنتی کرمانشاه ساخته شود و در آن به آموزش هنر های رزمی به علاوه کشتی و تیر اندازی پرداخته شود

خوب این طرح بهترین مزیتی که برای شهر دارید پرورش جوانان به هنرهای رزمی است و از طرفی می توان اوقات فرغاتی مفید را برای جوانان ساخته و پرداخته کرد برتری این طرح بر استادیوم های ورزشی این است که قشر مشغول کننده بیشتر از قشر تماشاگر هستند البته هزینه ساختن این مکان اندکی بالا خواهد بود ولی اگر معماری آن درست باشد می توان در زمان استفاده به عنوان یک مکان توریستی نیز از آن بهره برد  البته مکان یابی این طرح و اجرای آن  احتیاج به بحث و کار بسیار دارد نظر شما چیست؟


+ نوشته شده در  دوشنبه 89/2/20ساعت  11:13 صبح  توسط komail  |  نظر

بسم ربالحکیم

چند وقته همونطور که دوستان و یا بعضی دشمنان و ... می دونن به شغل شریف مسافربری مشغولم از اونجای که قبلتر ها مسافر بودم و حالا مسافربر تا حدودی از مشکلات این صنف آگاهی پیدا کردم (ای کاش رئیس سازمان تاکسی رانی هم یه مدت همین کارو کنه منفعتش زیاده باور کنید) یکی از بزرگترین مشکلات این صنف تو شهر ما نا متعادل بودن قیمت ها و نا مناسب بودن قیمت ها با مسیر هاست به طوری که خدایش خیلی هاش اصلا عملی نیست مثل چند تا مسیر 10 کیلومتری رو که نرخ 200 تومن روش گذاشتن و این نرخ رو نه کسی داده و نه کسی گرفته چون هم مسافرها می دونن هم مسافربرها و یا چند جای دیگه و یا خیلی مسیر ها تو نرخ مصوب نیست علیرقم اینکه اون مسیرها مسیرهای پرترددی هستند به هر حال پیشنهاد می دهم سازمان تاکسی رانی و یا شهرداری که وظیفه تایین کردن نرخ رو بر عهده گرفته اتحادیه با حضور چند تا از راننده تاکسی های پر تجربه و چند راننده تاکسی با سواد تشکیل بده و این نرخ هارو معقول تر کنند بلکم نرخاشون اجرای باشه کار سختی نیست چون راننده تاکسی ها خیلی هاشون از این طرح استقبال کردند وقتی من گفتم از اون طرف هم هزینه ای نداره کافیه سازمان یه نرخ کرایه ساعتی برا اینا حین کار بزاره مثلا هر ساعت که کار می کنن همون 2500 رو بده کافیه مگه ماهی چند جلسه می شه

بهش فکر کنید

فعلا یاعلی


+ نوشته شده در  جمعه 89/2/17ساعت  8:40 عصر  توسط komail  |  نظر

بسم رب الحکیم

مدت زیادی از آپ کردن این وبلاگ ها می گذره چند دلیل عمده داشت اولیش این بود که مارو از جمع دوستانی که هدف برپای وبلاگ بود بیرون کردند شاید به قول استاد شهید به جرم فهمیدن به جرم گفتن به هر حال بیرونمون کردن همین دلیل دیگش دوری از یک سری دوستان بود که چند تاشو ما خواستیم چند تاشو ما نخواستیم (اونا یا اطرافیانشون خواستند) به هر حال ولی دلیل اصلی این آپ کردن و از آن گذشته تغییر رویه ای که می خوام ایجاد کنم اینه :

دیگه از نشستن و حرف زدن و حرف هارو خسته شدم میخوام فکر کنم رو مسائلی که می تونم حلشون کنم فکر کنم برا مشکلات مردم می خوام از این به بعد برای مردم فکر کنم و برای مردم بنویسم همین چون ارشد شهرسازی رو کنکور دادم و مطالعه دارم بیشتر رو این مسائله و مشکلاتی که تو شهرم و یا شاید سایر شهر های ایران هست کار می کنم پیشنهاد می دم بدون سیاست و یا بغض نسبت به کسی ... پس همینطور هم برداشت کنید (هرچند قبلا همینطور می نوشتم و طوری دیگه برداشت می کردند) به هر حال شاید این اول کاری چند تا نکته گفتنش بد نباشه

اول اینکه هیچ مقام کشوری و لشکری و یا هر چیز دیگه ای نره جواب منو بده تو وبلاگش پیشنهاد های که می دم پیشنهاده ، وحی منزل که نیست بی شک با اشتباه های همراه هستش پس همینجا نقد کنید خوشحال میشم

دوم اینکه خطاب من به هیچ کس نیست پس به قبا یا عبای کسی بر نخوره ما بدون سوء برداشت می نویسم فقط مردم و خدا رو مدنظر داریم پس به دل نگیرید

ختمش اینکه اگه کسی جای از نظرات من (خدای نخواسته زبونم لال) استفاده کرد هیچ اجازه ای نمی خواد همین که به فکر حل مشکل مردم باشید کافیه

پس تا آپ اول

یاعلی

 


+ نوشته شده در  جمعه 89/2/17ساعت  8:39 عصر  توسط komail  |  نظر

به نام قلم  آنچه که خداوند به خاطر نوشتن به آن سوگند می خورد

بوی عید در ناودان روزگار می پیچد

پرده اول: تا پای ماشین رفتم ولی نطلبید خیلی سعی کردم راهی جنوب بشم
ولی مشکل رخ داد ... هنوز هم دارم تمام سعی خودم رو می کنم ... ولی
اینجاست که می گن شهدا هم باید بطلند که بری و اگه به هر دلیل نطلبید ...
هیهات

پرده دوم : مشکلات اردوی راهیان نور همچنان پا برجاست  گویا امسال از
بازرس هم استفاده کرده اند و خود بازرس هم مشکل ساز شده ... جالبه ...
حالا هی داد و بیداد کنید که چرا راهیان نور اینطوره ... موسسه مربوطه
احساس مبرم به امورزش داره و تزریق نیرو ولی کسی قبول نمی کنه

پرده سوم : شاید به دیدار شهردار برم ... بعضی طرح هاش جالبه ... مثل
همین نمایشگاه پارک شاهد ... یا جای استادیوم ... و یا خیلی طرح های دیگه
...

پرده آخر : چهارشنبه سوری رو شنیدم می خوان به گند بکشند ... جان
عزیزتون کاری نکنید که این معدود عید های که از اصالت ایرانی برامون مونده
بوی سیاسی بگیره ... بابا بی خیال بشید نمی شه ...

راستی یه نکته ای یادم رفت بگم دوم اینکه عیدتون مبارک چون ممکنه برا عید نباشم عید رو از همینجا به تمام دوستان دشمنان موافقان متنفران و غیره تبریک می گم

اولشم اینکه با این سرویس از وبلاگم بیشتر حال میکنم ازش بیشتر لذت می برم ... چرا؟

فعلا یاعلی


+ نوشته شده در  یکشنبه 88/12/23ساعت  3:15 عصر  توسط komail  |  نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >